پاتک سنگین قاآنی به تریبونهای ترور/ زبان اسرائیل بند آمد!
شناسه خبر: 116491 سرویس: سیاست ایران
در یک هفته اخیر شبه رسانههای حامی رژیم صهیونیستی که با هدف عملیات روانی به نفع این رژیم فعال شدهاند حجم انبوهی از دروغها را درباره سردار قاآنی مطرح کردند. هدف آنها از انتشار این اخبار دروغ چه بود؟
گروه سیاسیخبرگزاری تسنیم- در هفتههای اخیر رسانههای حامی رژیم صهیونیستی و شبه رسانههایی که با هدف عملیات روانی به نفع این رژیم فعال شدهاند حجم انبوهی از دروغها را در رسانههایشان منتشر کردند. از فوت همسر رهبر انقلاب گرفته تا ترور وزیرخارجه ایران در بیروت. اما اوج این دروغ پردازیها در مورد سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه رخ داد و شبه رسانههای صهیونیستی همچون اینترنشنال انواعی از دروغها را در مورد ایشان بازنشر دادند.
ابتدا گفتند او کشته {شهید} شده، بعد گفتند مجروح شده و در نهایت وقتی دیدند هیچ کنترل و حدودی برای اهانت مخاطب وجود ندارد، گفتند قاآنی به دلایل امنیتی توسط ایران بازداشت شده و زیر شکنجه هم سکته کرده است!
شبه رسانه تروریستی اینترنشنال حتی بعد از حضور سردار قاآنی در مراسم تشیع پیکر شهید نیلفروشان در تهران نیز بازهم حاضر نشد خبری مبنی بر سلامت سردار قاآنی کار کنند و تنها به این واکنش که «سیمای جمهوری اسلامی هم زمان با تشییع نیلفروشان تصویری از قاآنی را نشان داده است.» اکتفا کرد.
برخی از انواع اخبار دروغ اینترنشنال درباره سردار قاآنی و نیروی قدس
این رویکرد که اصطلاحاً «سینه خیز تا آخر» بهترین توصیف برای آن است، هرچه باشد فعل رسانهای نیست. چرا که رسانه برای اعتبار و آبروی خودش ارزش قائل بوده و برنامه بلند مدت خود را قربانی عقده گشایی کوتاه مدت نمیکند؛ هدف آنها صرفا ایجاد بحرانهای امنیتی و سیاسی در کوتاه مدت است.
دروغ پردازیها از کجا شروع شد؟
برای اولین بار، کانال 12 اسرائیل شایعهای درباره شهادت سردار اسماعیل قاآنی منتشر و ادعا کرد که او در لبنان کشته یا زخمی شده است.
این شبکه مدعی شد که فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ممکن است در کنار سید هاشم صفیالدین حضور داشته باشد.
این خط رسانهای ضدایرانی محدود به رسانههای اسرائیلی نماند؛ نیویورک تایمز و رویترز نیز بدون توجه به اعتبار حرفهای خود، این روایت ساختگی را ادامه دادند و به نوعی بخشی از ماشین دروغپردازی علیه ایران شدند.
.
.
* به خط کردن منابع خیالی در رسانههای خارجی
نیویورک تایمز ادعا کرد: «شایعاتی درباره کشته شدن اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک حمله هوایی مطرح شده و سه مقام ناشناس ایرانی به این روزنامه گفتهاند که او آخرینبار در بیروت دیده شده و برای کمک به حزبالله در مقابله با حملات اسرائیل حضور داشته است. همچنین یک منبع سپاه پاسداران در بیروت ادعا کرده که سکوت جمهوری اسلامی باعث اضطراب در میان نیروهای سپاه شده است.»
رویترز نیز گزارش داد که دو مقام امنیتی ارشد ایرانی مدعی شدهاند از زمان حملات اسرائیل به جنوب بیروت، خبری از اسماعیل قاآنی نیست.
این رسانهها، بیتوجه به واقعیات موجود، سعی کردند به شایعات دامن بزنند. در همین زمان، ایران اینترنشنال نیز با محوریت شایعات درباره سردار قاآنی به انتشار اخبار جعلی پرداخت.
این شبه رسانه در کانال تلگرامی خود ادعا کرد: «یک منبع آگاه به ایران اینترنشنال گفته است که اعضای خانواده سردار قاآنی نیز از سرنوشت او بیخبرند.»
این شبه رسانه حتی پس از تکذیب شایعات، مدعی شد که سپاه پاسداران همچنان اطلاعاتی در مورد وضعیت سردار قاآنی منتشر نکرده و او در مراسمهای رسمی حضور نداشته است.
اینترنشنال در ادامه تلاش کرد تا با طرح ادعاهای بیشتر، شک و شبهه ایجاد کند اما این ادعاها خیلی زود زیر سؤال رفتند.
سردار قاآنی با ارسال پیامی به اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان فلسطینی، از غیبت خود به دلیل حضور در جلسهای مهم عذرخواهی کرد. همچنین سردار ابراهیم جباری اعلام کرد که سردار قاآنی در سلامت کامل است و در آینده نزدیک از رهبر انقلاب نشان فتح دریافت خواهد کرد.
* شهادت جواب نداد؟ بازداشتش کنید!
پس از تکذیب شایعه شهادت، رسانههای ضدایرانی رویکرد دیگری اتخاذ کردند و اینبار ادعای بازجویی سردار قاآنی را مطرح کردند.
وبسایت «میدلایستآی» گزارش داد که سردار قاآنی سالم است اما تحت بازداشت قرار گرفته است و 10 منبع آگاه به آنها گفتند که او زیر شکنجه سکته هم کرده است. همین ادعا را اسکاینیوز عربی هم همین سناریو را از روی دست میدل ایست آی نوشت.
ایران اینترنشنال نیز این ادعا را تکرار کرد و مدعی شد: «قاآنی در جریان بازجویی دچار حمله قلبی شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. همچنین رئیس دفتر او به ارتباط با اسرائیل مظنون است.»
این داستانسازیها نشان از تلاش هماهنگ رسانههای ضدایرانی برای تخریب شخصیت و نفوذ فرمانده نیروی قدس سپاه دارد. باوجود تمام تکذیبها، این رسانهها همچنان به پمپاژ اطلاعات نادرست ادامه دادند تا شاید بتوانند از این فضا برای تحقق اهداف امنیتی و سیاسی خود استفاده کنند.
* رسانه یا یگان عملیات روانی؟
ابزارهای عملیات روانی به جای مخاطب، خروجی سیاسی و امنیتی را هدف قرار میدهند لذا بر طیف خاص و حداقلی از مخاطبان تمرکز کرده و با پمپاژ محتواهای جعلی آنها را برای همسویی با اهداف خود تحریک میکنند. به همین دلیل نیز هیچ وقت برای مفتضح شدن در برابر مخاطبان احساس ضرر نمیکنند درست همان طور که اینترنشنال خود را متعهد به رویکردهای اسرائیل میداند.
پس از آنکه نتانیاهو برای جبران شکست وعده صادق باردیگر ناآرامی در ایران را چاره کار دید و از مردم خواست تا در برابر منافع ملی قد علم کنند، بیشتر مشخص شد که چرا اینترنشنال در مورد شهادت سردارقاآنی قصه پردازی میکند.
* اجازه استحمار به دشمن ندهید
مخاطبانی که هر بار دروغهای بنکاه هایی مانند اینترنشنال و دیگر شبهرسانههای حامی رژیم صهیونیستی را باور میکنند، خود در یک چرخهی آسیبزای رسانهای گرفتار شدهاند.
این افراد ممکن است به دلایل مختلفی همچون بیاعتمادی به منابع رسمی، یا به دلیل دسترسی محدود به منابع مستقل و معتبر، در برابر این قبیل اخبار حساس و آسیبپذیر باشند.
یکی از دلایل اصلی که این مخاطبان همچنان تحت تأثیر قرار میگیرند، عدم توانایی در تحلیل انتقادی و درک درست از هدف این نوع عملیاتهای روانی است.
این رسانهها با تاکتیکهایی نظیر تکرار مستمر اطلاعات نادرست، ایجاد حس فوریت و اضطراب، و بازی با احساسات مخاطبان، آنها را به سمتی هدایت میکنند که حتی در صورت تکذیبهای رسمی نیز همچنان شک و تردید داشته باشند.
از سوی دیگر، این مخاطبان اغلب به دنبال محتوایی هستند که با جهانبینی و اعتقادات شخصیشان همخوانی دارد. آنها در پی تایید باورهای پیشین خود بوده و هر اطلاعات جدیدی که آنها را تقویت کند، به راحتی میپذیرند.
در این حالت، حقیقت دیگر اولویتی ندارد، بلکه هماهنگی با روایتهای ذهنی و باورهای موجود مهمتر از بررسی صحت اخبار است. این افراد به تدریج تبدیل به بخشی از یک اقلیت پر سر و صدا میشوند که به شکلی ناخودآگاه ابزار دست بازیهای سیاسی و امنیتی رژیمهایی نظیر اسرائیل شده اند.
در نهایت، باید دانست که در این سناریوها، مخاطب به جای آنکه بهدنبال واقعیت باشد، به ابزاری برای پمپاژ دروغهای رسانهای تبدیل شده و این خود نشانگر عمق و خطر چنین عملیاتهای روانی است.
این مخاطبان هرچند ممکن است اندک باشند، اما به دلیل شدت وابستگی به این رسانهها و پایداری باورهایشان، میتوانند تبدیل به مروجین این اطلاعات نادرست شده و آن را در فضاهای اجتماعی و مجازی گسترش دهند.
شبه رسانه ها متناسب با باور مخاطبانشان دروغ میگویند
دروغ گویی و شایعه پردازی در بنگاههای عملیات روانی، سقفی به بلندی ذهنهای کوتاه مخاطبان آنها دارند. یعنی این رسانهها پس از این که دروغی را منتشر کردند نسبت به باورمندشدن مطلب جعلی خود ارزیابی از مخاطبانشان داشته و برای دروغ بعدی آماده می شوند.
در همین راستا نیز مجری یک برنامه تحت عنوان 60 ثانیه پس از آنکه مجموعی از دروغها در مورد سردار قاآنی را در یک دقیقه به ذهن مخاطبانش پمپاژ می کند از مخاطبانش میپرسد: «به نظر شما جاسوس بودن قاآنی چقدر باور پذیر است.»
او با این سوال از مخاطبانش میخواهد در اینباره نظر بدهند تا به این ترتیب مقدمه را برای دروغهای گوبلزی بعدی فراهم کند. یعنی یک دروغ بزرگ را آنقدر تکرار کند که باور پذیر باشد.
* مهم ترین اهداف عملیات روانی اسرائیل
در شرایطی که نیروهای مقاومت در سوگ از دست دادن فرماندهان خود به سر میبرند و انگیزهای مضاعف برای انتقام خون شهدا دارند، رژیم صهیونیستی با انتشار اخبار جعلی به دنبال ایجاد ناامیدی و بیاعتمادی در صفوف مقاومت است.
هدف از این اقدام، کاهش انگیزهها برای مقابله با اسرائیل و تسلط بر میدان نبرد از طریق جنگ روانی است، چرا که این رژیم در عرصه نظامی نتوانسته پیروزی کسب کند.
مشابه این رویکرد را پس از شهادت سید حسن نصرالله نیز شاهد بودیم؛ جایی که برخی از رسانهها تلاش کردند ایران را به انفعال متهم کنند تا در جبهه مقاومت شک و تردید نسبت به بزرگترین حامی خود ایجاد کنند.
ادعای خرید پیجرهای آلوده توسط ایران و همچنین لو دادن محل شهید سید حسن نصرالله توسط یک ایرانی نیز با همین هدف منتشر شده به امید اینکه در جبهه مقاومت شکاف بوجود آمده و همبستگی فعلی در مقابل اسرائیل کم رنگ شود.
رژیم صهیونیستی، همچنین در تلاش است تا از طریق رسانههای معاند فارسیزبان، نفوذ بیشتری در فضای اجتماعی ایران ایجاد کند. هدف از این کار، بهرهبرداری در زمانهای بحرانی برای التهابآفرینی در داخل ایران و جلوگیری از مواجهه نظامی مستقیم است.
پس از آنکه نتانیاهو مردم ایران را به مقابله با دولتشان دعوت کرد، اکنون با تولید اخبار نادرست، به دنبال سنجش پذیرش جامعه ایران از مواضع جعلی خود است. اگر این سنجشها موفقیتآمیز باشد، رژیم صهیونیستی تمایل بیشتری به حمایت مالی از رسانههایی مانند ایران اینترنشنال برای تداوم تحریف واقعیتهای ایران و منطقه خواهد داشت.