هیچیک از ۵ کاراکتر محبوب کودکان ایران، ایرانی نیستند+نمودار
شناسه خبر: 118695 سرویس: فرهنگی
پژوهشها درباره علاقه کودکان و نوجوانان ایرانی به «پنج شخصیت محبوب» تکاندهنده و قابل تأمل است؛ در میان اسامی ذکر شده هیچ نشانی از شخصیتهای ایرانی نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازارسازی فرهنگی در ایران با وجود همه مدعیان هنوز نوپاست. هر چند در سالهای گذشته نمونههایی از محصولات فرهنگی بومی در کشور تولید و توزیع شد، اما مشاهدات و پژوهشهای میدانی حکایت از این دارد که این محصولات نتوانستهاند در جذب مخاطب ایرانی خیلی موفق عمل کنند. این در حالی است که برای تولید این دسته از محصولات به المانهای بومی توجه شده و در وهله نخست به نظر میرسد که به جهان فکری مخاطب ایرانی نزدیکتر است. پژوهشهایی که در یک دهه گذشته در اینباره صورت گرفته، تصویر روشنتری از ذائقه فرهنگی کودکان و نوجوانان ایرانی نشان میدهد.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در پروندهای به بررسی «رونق نوشتافزار ایرانی» پرداخته و فرصتها و چالشهای این حوزه را مورد بررسی قرار داده است. بخشی از تحقیق صورت گرفته در این پرونده، به محتوای اقلام فرهنگی از جمله نوشتافزار اختصاص دارد؛ امری که همواره پاشنهآشیل محصولات فرهنگی از جمله نوشتافزار بوده است. در فقدان کاراکترهای ایرانی و ضعف در تولید انیمیشن و خلق ماندگار کاراکترهای بومی، شخصیتهای خارجی انیمیشنهای خارجی توانستهاند به راحتی به عنوان محبوبترین کاراکترهای نوجوانان ایرانی تبدیل شوند.
براساس این پژوهش؛ در اوایل دهه 1390 استفاده از محتوای بومی و ملی چندان مورد توجه تولیدکنندگان داخلی نوشتافزار نبود. به طوری که در آن برهه، حدود 85 درصد از محصولات تولیدی با استفاده از محتوای غیر متعارف و غیر بومی و حدود 15 درصد با محتوای خنثی به بازار عرضه میشد و محتوای ایرانی اسلامی سهم قابل توجهی در سبد مصرفکنندگان نداشت. اما طبق آخرین برآوردهای اعلامی اکنون 40 درصد از محتوای مورد استفاده بر روی محصولات، ناسالم و معارض، حدود 50 درصد خنثی و نزدیک به 10 درصد محتوای بومی و ایرانی اسلامی است.
بنا بر پیمایشی در خصوص شیوه استفاده خانوادههای دارای فرزندان زیر 18 سال از محصولات مبتنی بر شخصیت، تا حدودی میتوان به وضعیت ذائقه و رژیم مصرف مخاطبان محصولات نوشتافزار پی برد. در این پیمایش که در سال 1394 در شهر تهران انجام شده است، در میان محبوبترین و پرطرفدارترین شخصیتهای کودکان دختر و پسر، پرتکرارترین نامها بدین ترتیب بودهاند: باباسفنجی، سیندرلا، بنتن، مرد عنکبوتی، تام و جری، باربی، کیتی، بره ناقلا، پلنگ صورتی، فوتبالیستها و شرک. به طور دقیقتر، «محبوبترین شخصیت» از نظر کودکان به ترتیب باباسفنجی(24 درصد)، بنتن(9 درصد)، سیندرلا(8 درصد)، مرد عنکبوتی(7 درصد) و باربی(6درصد) بودهاند.
همچنین در پاسخ به پرسش از «پنج شخصیت محبوب» شخصیت باباسفنجی در میان 58 درصد از کودکان جزو پنج شخصیت محبوب و پرطرفدار بوده است. در رتبههای بعدی تام و جری با 23 درصد، سیندرلا با 20 درصد، بنتن با 18 درصد و مرد عنکبوتی با 17 درصد قرار داشتهاند.
به عبارت دیگر، هیچ شخصیت ایرانیای در رتبههای یک تا پنج شخصیتهای محبوب کودکان شهر تهران قرار نداشته است. در همین پیمایش، وضعیت محبوبیت شخصیتهای ایرانی از نظر کودکان به این صورت بوده است: کلاه قرمزی و شکرستان با 7 درصد در جایگاه سیزدهم، جناب خان و شهر موشها با 3 درصد در جایگاه 24 و عمو پورنگ با یک درصد در جایگاه 48. همچنین بررسی نحوه آشنایی افراد با شخصیتهای مورد علاقهشان نشان میدهد که اکثر پاسخدهندگان(91 درصد) از طریق تماشای پویانمایی با این شخصیتها آشنا شدهاند و سهم دیگر خاستگاههای آشنایی با شخصیتها ناچیز بوده است(مطالعه کتاب 4 درصد، بازی رایانهای، موبایل و دوستان هر کدام 2 درصد، فیلم و بازدید صفر درصد). بنابراین یافتهها، آثار پویانمایی، تأثیری شگرف بر ذائقهسازی برای کودکان و نوجوانان و هدایت خرید محصولات فرهنگی توسط خانوادهها دارند.
در همین راستا، تقاطع وضعیت شخصیتهای محبوب و پرطرفدار با الگوی رفتار خرید و تقاضای محصولات نوشتافزار، نتایج قابل توجهی را نشان میدهد. بنابر پیمایش مذکور، از میان انواع نوشتافزار موجود در بازار، دفتر، جامدادی، مدادرنگی، تراش و پاککن و کیف، برجستهترین محصولات شخصیتمحوری هستند که کودکان تمایل دارند از شخصیتهای فرهنگی در آنها استفاده شده باشد. در این میان، دفترهای طرحدار بیشترین تمایل به خرید را داشتهاند. بهگونهای که کودکان در 71 درصد موارد، از والدین خود خواستهاند که برای آنها دفترهایی با طرح شخصیتها بخرند.
در این پیمایش افزون بر شناسایی شخصیتهای پرمصرف در فضای کلی محصولات فرهنگی، شخصیتهای پرتقاضای خاص محصولات نوشتافزار نیز بررسی شدهاند. از میان شخصیتهای موجود در بازار نوشتافزار مبتنی بر شخصیت، باباسفنجی، بنتن، مرد عنکبوتی، سیندرلا و باربی بیشترین طرفدار را داشتهاند. به طوری که باباسفنجی شخصیت محبوب 27 ردصد از کودکان بوده است.
در رصد دیگری که توسط «گروه پژوهشی اقتصاد فرهنگ» در تابستان 1398 انجام شده است، شخصیتها و جهانهای داستانی پرمصرف در بازار محصولات فرهنگی کودکان و نوجوانان ایرانی معرفی شدهاند که نتایج آن با تفاوتهایی جزئی، وضعیت کلی رصد سال 1394 را تأیید میکند. در واقع طبق این پژوهش، همچنان پرطرفدارترین و محبوبارین شخصیتها به پویانماییهای عمدتاً آمریکایی تعلق دارند و حضور شخصیتهای بومی کمرنگ است.
در بخش دیگری از این پژوهش، پنج شخصیت محبوب و پرطرفدار مخاطبان به تفکیک جنسیت نیز گزارش شده است که شخصیتهای بومی «ببعی و ببعو» تنها در میان مخاطبان دختر محبوبیت داشته است و محبوبترین شخصیتهای مخاطبان پسر همگی آمریکاییاند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در نهایت اینطور نتیجهگیری میکند که در مجموع میتوان گفت محتوای محصولات نوشتافزار عرضه شده در کشور در سیطره شخصیتها و جهانهای داستانی خارجی(عمدتاً آمریکایی) است و سهم شخصیتهای بومی و ایرانی اسلامی در این میان بسیار اندک است. از سوی دیگر، در پیمیایشی در جریان برگزاری هشتمین نمایشگاه بینالمللی ایران پنکس، در سال 1402 به وضعیتشناسی حوزه نوشتافزار در کشور از منظر تولیدکنندگان پرداخته شده است. یافتههای این پیمایش نشان میدهند که 52 درصد از تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی علت اصلی تداوم استفاده از شخصیتهای خارجی را ضعف در طراحی شخصیت بومی و بیتوجهی به ذائقه مخاطب میدانند. همچنین 18 درصد از تولیدکنندگان نیز بر مشکلات ترویجی و تبلیغاتی، 13 درصد بر ضعف مالکیت معنوی، 9 درصد بر فقدان ساختار مدیریت و کنترل نوشتافزار و 5 درصد بر شکل نگرفتن زنجیره محصولات فرهنگی داخلی تأکید داشتهاند.
در حالی 67 درصد از تولیدکنندگان، نوشتافزار را یک کالای فرهنگی میدانند و 85 درصد از تولیدکنندگان حاضر به استفاده از محتوای ایرانی در تولید این اقلام هستند، ایرانی بودن محصول نوشتافزار برای اغلب مصرفکنندگان ایرانی به میزان متوسطی اهمیت دارد.
این نتایج حلقه دیگری از چرایی علاقه کودکان و نوجوانان ایرانی به سمت شخصیتهای خارجی را تکمیل میکند: عدم آگاهی خانوادهها. در حالی که نوشتافزار و دیگر صنایع فرهنگی به عنوان یکی از محصولات تأثیرگذار بر ذهن و شخصیت دانشآموزان در میان پژوهشگران و جامعه علمی مطرح است، در میان خانوادهها چندان حائز اهمیت نیست و از ارزش و اعتبار آن اطلاع کافی ندارند.
به نظر میرسد در کنار پر کردن حلقههای مفقوده مانند تلاش برای خلق شخصیتهای جذاب و ماندگار، بازتولید خلاقانه و هنرمندانه آن در دیگر صنایع فرهنگی، برای پر کردن جای خالی کاراکترهای ایرانی، نیازمند اطلاعرسانی در میان خانوادهها نیز هستیم. در واقع، علت گرایش و علاقه خانوادهها به سمت استفاده از محصولات نوشتافزار ایرانی در سالهای گذشته، قیمت و کیفیت محصولات بوده است؛ نه استفاده از شخصیتها و المانهای بومی. در مجموع و با در نظر گرفتن این توصیفات میتوان به این نتیجه رسید که فاصله میان پژوهش و کف جامعه، در این حوزه فاصله زیادی است که عدم توجه به آن، تبعات جبرانناپذیری خواهد داشت.