فردای روشنی در اتاق تاریک انجمن حجتیه وجود نداشت
شناسه خبر: 127379 سرویس: فرهنگی
کارشناس جریانشناسی مهدویت میگوید انجمن حجتیه رویکرد ثابتی نداشتند و مواضعشان همواره متغیر بود و فردای روشنی در اتاق تاریکشان وجود نداشت. انجمن حجتیه صرفاً مجموعهای دورهمی و بدون مبنای علمی بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انجمن حجتیه یک سازمان مذهبی بود که در سال 1332 شمسی (1953 میلادی) توسط شیخ محمود حَلبی در ایران تأسیس شد. هدف اصلی این انجمن، مقابله با آیین بهائیت و دفاع از اسلام شیعه در برابر ادعاهای بهائیان بود. حَلبی با الهام از تجربه شخصی خود و با حمایت مراجع تقلید مانند آیتالله بروجردی، این انجمن را بهعنوان یک تشکیلات علمی و تبلیغی برای آموزش کادرهایی جهت مناظره و دفاع از اسلام در برابر بهائیت ایجاد کرد. این انجمن در ابتدا با نام "انجمن خیریه حجتیه مهدویه" فعالیت خود را آغاز کرد و بهتدریج به یک شبکه گسترده با بیش از 12٬000 عضو در سراسر ایران تبدیل شد.
انجمن حجتیه در دوران حکومت پهلوی از حمایت دولت و مراجع مذهبی برخوردار بود و بهعنوان یک سازمان نیمهمخفی فعالیت میکرد. این انجمن با نفوذ در جامعه بهائیان، اطلاعات گستردهای درباره آنان جمعآوری کرد و پس از انقلاب اسلامی ایران، نقش مؤثری در سرکوب آنان ایفا کرد. اعضای این انجمن در دستگیری، اعدام رهبران بهائی و فلج کردن زندگی روزمره آنان مشارکت داشتند، با این حال، انجمن حجتیه در سال 1362 و پس از انتقادات شدید امام خمینی(ره)، فعالیتهای علنی خود را متوقف کرد؛ اما نفوذ آن در نهادهای دولتی و امنیتی جمهوری اسلامی ادامه یافت.
از نظر فکری، انجمن حجتیه مخالف تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور حضرت امام زمان(عج) بود و به جدایی دین از سیاست اعتقاد داشت. این مواضع با دیدگاههای امام خمینی(ره) و نظام جمهوری اسلامی در تضاد بود. انجمن حجتیه همچنین بهعنوان یک جریان مذهبی محافظهکار، نقش مهمی در خنثیسازی فعالیتهای سیاسی قشر مذهبی، بهویژه جوانان، ایفا کرد. پس از انحلال رسمی، برخی از اعضای این انجمن در قالب گروههای مذهبی و تفسیر قرآن به فعالیتهای خود ادامه دادند و توانستند افراد جدیدی را جذب کنند.
در سال 1376 «سید حسن افتخارزاده سبزواری» ریاست انجمن حجتیه را بهعهده گرفت. او پیش از این، بهعنوان یکی از چهرههای فعال و مؤثر در تبلیغ و ترویج اهداف انجمن شناخته میشد و نقش مهمی در گسترش فعالیتهای آن ایفا کرده بود. در دوران ریاست وی، انجمن حجتیه همچنان بهعنوان یک سازمان نیمهمخفی عمل میکرد و تلاش داشت با حفظ اصول خود، در فضای سیاسی و مذهبی ایران تأثیرگذار باقی بماند.
در گفتوگویی با حجتالاسلام علی محمدی هوشیار، عضو گروه جریانشناسی مهدویت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به مبانی اعتقادی انجمن حجتیه، دلایل زاویه داشتن این انجمن با نظام و انقلاب، و علت عدم برخورد قضایی مناسب با این تشکیلات پرداختیم.
انجمن حجتیه دارای هیچ منظومه فکری منسجمی نیست
وی گفت که ضرورت دارد در مورد چگونگی شکلگیری انجمن حجتیه گفتگو شود، با این حال، مهمتر آن است که بررسی شود آیا این انجمن مبنای علمی دارد یا خیر. واقعیت این است که انجمن حجتیه فاقد مبنای علمی است و حتی با اخباریون نیز قابل مقایسه نیست؛ چرا که اخباریون دستکم دارای مبانی مشخصی هستند. انجمن حجتیه دارای هیچ منظومه فکری منسجمی نیست، بلکه مجموعهای از باورهای پراکنده و تا حدی التقاطی است که از جریانهای مختلف برداشت شده و کنار هم قرار گرفتهاند. این باورها محصول کار و تحقیق پیشینی نیستند، بلکه حاصل یک روند تاریخی بوده است؛ به این صورت که عدهای گرد هم آمدند و با هدف خدمت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه و محدود کردن این خدمت به مبارزه با بهائیت، بهتدریج کوشیدند برای خود شالوده فکری ایجاد کنند.
انجمن حجتیه صرفاً مجموعهای دورهمی و بدون مبنای علمی است
هوشیار معتقد است شالوده انجمن حجتیه بیشتر ساختاری و تشکیلاتی است تا اعتقادی و آنها با تدوین اساسنامه و تعیین سلسلهمراتب، ساختار سازمانی مشخصی را ایجاد کردهاند. این انجمن، بهمنزلۀ یک مؤسسهای است که بهقول خودشان تا ظهور امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه منحل نخواهد شد. انجمن حجتیه در مباحث ساختاری و تشکیلاتی، بهدنبال مریدپروری است و دچار جمود سازمانی شده است، در فهم مسائل کلامی نیز دچار اشتباه هستند.
وی با طرح این موضوع که میتوان هریک از آموزههای انجمن حجتیه را با نمونههای مشابهی در دیگر جریانها مقایسه کرد، گفت: آنها بهگونهای وانمود کردهاند که دارای پشتوانه فکری هستند و منتقدان نیز ناخواسته به این مسئله دامن زدند. منتقدان تصور کردند که هر انجمنی بهطور خودکار دارای رویکرد تفکیکی است، در حالی که این امر بهنفع انجمن حجتیه تمام شد. من انجمن حجتیه را یک گروه تفکیکی نمیدانم؛ چرا که مکتب تفکیک (با همه اشکالات و نقائص) یک روش علمی با مبانی و مدافعان خاص خود بوده و هست، ازاینرو، بهتر است انجمن حجتیه را بیشتر یک گروه با ساختار و اهداف دورهمی در نظر بگیریم تا یک گروه علمی.
این کارشناس فرقهها در مورد چرایی تأسیس این انجمن گفت: هدف اصلی آنها مبارزه با بهائیت بود و تمامی نگاهها و فعالیتهایشان حول این موضوع شکل گرفت. برخی معتقدند که رژیم پهلوی نیز در تشکیل آن نقش داشته است، اما بنده در این خصوص نظر قطعی ندارم.
انجمن در ایدۀ تشکیل عدمحکومت با بابیت همنظر است
هوشیار در پاسخ به این سؤال که ایدۀ عدمجواز تشکیل حکومت اسلامی تا قبل از ظهور قائم از سوی انجمن حجتیه گفت: این ایده که تنها امام میتواند حکومت تشکیل دهد و هر حکومتی پیش از او طاغوت است، ریشه در اندیشههای بابیت نیز دارد، بابیت و بهائیت هردو بر این باور بودند و در این مسئله با انجمن حجتیه همنظر بودند، با این حساب، انجمن پیش از این نیز چنین باوری را اتخاذ کرده بود و در واقع، انجمن حجتیه مبنای مستقلی از خود ندارد، با این حال، در روشهای تشکیلاتی، نوآوریهایی داشته است و از روشهای منحصر به فردی در ساختار سازمانی خود استفاده میکند.
استکبارستیزی در نظام اولویت انجمن حجتیه جایگاهی نداشت
وی تأکید کرد که بسیار حائز اهمیت است محققان به این نکته واقف شوند که انجمن حجتیه بر موجی از بیمبنایی سوار است. آقای حلبی، که یک روحانی منبری بود، افرادی را گرد هم آورد و با افکاری سطحی به این مسائل پرداخت. آنها مدعی بودند هدفشان خدمت به اسلام است و در نظامِ اولویتهایشان، مبارزه با بهائیت از حساسیت ویژهای برخوردار بود، به همین دلیل، درک عمیقی از مسائلی مانند جنگ با آمریکا یا مفهوم «شیطان بزرگ» نداشتند؛ زیرا استکبار نه در نظام اولویتهایشان و نه در نظام حساسیتهایشان جایگاهی نداشت. آنها رویکرد ثابتی نداشتند و مواضعشان همواره متغیر بود و فردای روشنی در اتاق تاریکشان وجود نداشت.
عادیسازی روابط با نهادهای رسمی ترفند انجمن حجتیه بود
این کارشناس جریانشناسی مهدویت در پاسخ به این سؤال که چرا برخورد قضائی مناسب با این فرقه انجام نشد، گفت: در کارنامه انجمن، هیچگونه تعریف و تمجیدی از نظام وجود ندارد. آنها همواره ادعا میکردند که فعالیت سیاسی انجام نمیدهند و هیچگاه علیه نظام موضعگیری نمیکنند. آنها خود را جمعی از افراد متدین معرفی میکردند که مشغول فعالیتهای مذهبی هستند. در دهه 70، مدتی با آنها برخورد میشد و برخی از اعضایشان دستگیر میشدند، با این حال، ناگهان این روند متوقف شد. من این موضوع را در لایۀ نفوذ ارزیابی میکنم. همانطور که در یادداشتی توضیح دادهام، آنها بهسمت عادیسازی روابط با برخی بخشهای مختلف جامعه مانند بیوتات مراجع تقلید و ارکان فرهنگی حرکت کردهاند. آنها مدعی بودند که دغدغه امامت و دین مردم را دارند و از مسئولان میخواستند که به اقدامات سیاسی خودشان بپردازند.
برخی با وجود هشدارهای امام، به حجتیهایها نگاه خنثی دارند
وی اضافه کرد: در مقابل، برخی دیگر معتقد بودند که انجمن باید بر فعالیتهای مهدوی تمرکز کند، ازاینرو، میدان کار را به آنها واگذار کردند. من عادیسازی روابط را ترفندی از سوی آنها میدانم. شما اگر نزد برخی افراد بروید، متوجه میشوید که دیدگاه خنثایی نسبت به انجمن حجتیه دارند. آنها انجمن را پذیرفتهاند، در حالی که امام(ره) نسبت به خطرات آن هشدار داده بودند. اما اکنون، آنها همه ما را متهم میکنند و میگویند که باید این موضوع را رها کنیم، نتیجه این می شود که در مورد آقای افتخارزاده، برخی از شخصیتهای برجسته پیام دادند.