بررسی تاثیرات مهاجرت دانشجویان
گرایش مهاجرت دانشجویان به خارج از کشور
شناسه خبر: 7029 سرویس: یاداشت ها
در این گزارش که بررسی گرایش مهاجرت دانشجویان به خارج از کشور تحت تاثیر عواملی همچون؛ جو دانشگاه، ارزشیابی آموزشی و شرایط فرهنگی-اجتماعی پرداختهایم و در آخر گزارشی از میان دانشجویان که توسط ایسنا تهیه شده را آوردهایم. در صورت تمایل به ادامه این بحث و تهیه آماری همچون رسالههای مورد مطالعه میتوان جمعیت آماریای در دانشکده ریاضی یا حتی دانشکدههای دیگر دانشگاه علم و صنعت، بعد از شروع ترم که بچه ها حضور داشته باشند در دانشگاه و درگیر امتحان نباشند تهیه کرد و شرایط تمایل دانشجویان این دانشگاه را مورد مطالعه قرار داد.
جواهری و سراجزاده (۱۳۸۴) به بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به مهاجرت به خارج از کشــور پرداختند. به این منظور بخشی از اطلاعات طرح «سنجش گرایش ها، رفتار و آگاهی دانشــجویان دانشگاه های دولتی» که در سال ۱۳۸۰ با یک نمونه ۱۵۲۲ نفری از دانشگاههای ایران بهانجام رسيده، گزینش شده و با استفاده از روش تحليل ثانویه مورد بررســی قرار گرفته اســت. نتایج این مطالعه نشان دهنده آن است که ۵۹درصد از دانشجویان در حد متوسط و ۱۷ درصد در حد زیاد گرایش به مهاجرت به خارج از کشور دارند و فقط ۲۳درصد از آنها در اندیشه مهاجرت نيستند. نقش دو متغير «پایبندی به جامعه ملی» و «دینداری» به عنوان عوامل بازدارنده و «نگرش انتقادی نسبت به شرایط کنونــی و آتی جامعه» به عنوان عوامل ترغيب کننده گرایــش به مهاجرت، از نظر آماری مورد تأیيد قرار گرفت. به طور کلی گرایش به مهاجرت در مردان بيش از زنان و در پایگاه اقتصادی اجتماعی بالا بيش از پایگاه پایين است.
صالحیعمران ( ۱۳۸۵) در تحقيقی بهبررســی نگرش اعضای هيئت علمی دانشــگاه مازندران نســبت به علل مهاجرت نخبگان به خارج از کشــور پرداخته و به دو دسته از عوامل رانشــی (دافعههای داخلی) و عوامل کششی (جاذبههای خارجی) توجه کرد. این تحقيق از نوع توصيفی بود. نتایج حاصل از این نظرسنجی نشان میدهد که عواملی نظيرعدم توجه اجتماعی به ارزش فعاليتهای علمی، نبود تسهيلات لازم برای پژوهش، پایين بودن حقوق و دستمزد و احساس وجود تبعيض و نابرابری بهطور «خيلی زیاد» و «زیاد» بهعنوان عوامل رانشی در مهاجرت نخبگان علمی به خارج از کشور مؤثر هستند. عوامل سياسی (مانند وجود فشارهای سياسی و نبود آزادی در ابراز عقيده) اهميت چندانی در نظر اعضای هيئت علمی نداشته است. نتایج این تحقيق همچنين نشان میدهد امکانات مادی و رفاهی بهتر برای زندگی، ارتقا و رشد علمی و حرفهای، وجود فرصتهای شغلی بهتر، دسترســی به دستمزد بيشتر، آسایش روانی و اجتماعی بهتر برای خود و خانواده، علاقه به زندگی در یک جامعه بدون احســاس تبعيــض و نهایتاً ارتباط بهتر تخصص با نيازهای جامعه خارجی بهترتيب در دیدگاه اعضای هيئت علمی بهعنوان عوامل کششی قلمداد شدند.
در همین راستا و بر اساس گزارش ۲۰۱۵ موسسه آمار یونسکو، بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد دانشجویان بین المللی دنیا بیش از دو برابر افزایش داشته است. طبق این گزارش در سال ۲۰۱۳ بیش از ۴.۱ میلیون دانشجو در سراسر جهان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور خود رفته اند (شهریار پور ۱۳۹۶). طبق آخرین آمار رسمی ارائه شده از سوی سازمان ملل متحد، کشور ایران در بین ۷۲ کشور در حال توسعه جهان رتبه سوم فرار مغزها را با توجه به جمعیت خود دارا بوده، که مقصد بیش از نیمی از این نیروهای متخصص کشور آمریکا است (سازمان ملل ۲۰۱۳ به نقل از جوادزاده)، همچنین آمار ارائه شده از سوی این سازمان در سه سال منتهی به سال ۲۰۱۱ آخرین آمار ارائه شده حدود ۸۴۵ هزار نفر از ایران خارج شده اند که حدود ۴۲۴ هزار نفر از آنان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند (جوادزاده ۱۳۹۴).
همچنین به استناد گزارش مدیر کل امور دانشجویان داخل وزارت علوم در بهمن ماه ۱۳۹۵، سالانه حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر از دانشجویان دانشگاههای دولتی با مراجعه به این اداره کل، به دنبال تایید مدرک برای ترجمه و ادامه تحصیل در خارج از کشور هستند. که در این بین بیشترین مراجعه را دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه فردوسی مشهد دارند (شهریاری پور، ۱۳۹۶) طبق آمار ارائه شده توسط معاون امور فرهنگی و برنامه ریزی بنیاد ملی نخبگان در مهرماه سال ۱۳۹۲، طی سالهای ۸۲ تا ۸۶، ۳۰ درصد دارندگان مدال های المپیادهای علمی و حدود ۲۵ درصد برترین های آزمون سراسری، به خارج از کشور کوچ نموده اند (جانعلی زاده و همکاران، ۲۰۱۴:۱۵۴).بر اساس آمار موجود ۸۰ درصد از برگزیدگان المپیادهای علمی، در حال حاضر در بهترین دانشگاه های خارج از کشور جذب شدهاند. به عبارت دیگر، از ۱۷۵ نفر دارندگان مدال المپیاد های کشور طی دو دهه اخیر حدود ۹۲ درصد آنان به خارج از کشور مهاجرت کرده اند (نیکوکار، ۲۰۰۹).
در حال حاضر آموزش عالی در کشور تغییرات چشمگیری را در طول چند سال گذشته تجربه کرده است. به ویژه گسترش کمی نظام آموزش عالی، بدون توجه به کیفیت و ظرفیتهای موجود، که پیامدهایی همچون افت تحصیلی وابستگی علمی، نبود کارآفرینی، ضعف تولید دانش و فرار مغزها را در پی داشت (آقامولایی، زارع و عابدینی، ۲۰۰۶). در محیط رقابتی امروز رضایت مشتری یک عنصر کلیدی در موفقیت و برتری سازمان ها و یک عامل مهم برای سودآوری و وفاداری مشتریان به سازمان محسوب میشود (گیت من و مک و دانیال، ۲۰۰۵، مانوئل ۲۰۰۸). دانشجویان مشتریان اصلی دانشگاه ها هستند و آموزش عالی تأکید زیادی بر برآورده کردن انتظارات، نیازها و رضایت آنها دارد. افزون بر این، تمرکز بر رضایت دانشجو ضمن آنکه دانشگاه را قادر به مهندسی مجدد سازمان خود برای انطباق با نیازهای دانشجویان میسازد، بلکه به دانشگاه اجازه می دهد برای برخورد اثربخش با تمایلات و گرایشهای دانشجویان به ویژه مهاجرت به توسعه یک سیستم نظارتی مستمر، همراه با پایش کیفیت بپردازد چرا که در حال حاضر جلب رضایت دانشجویان می توانند به عنوان عاملی موثر در کاهش گرایش آنان به مهاجرت لحاظ شود.
تأثیر عوامل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی
ذاکر صالحی ( (Zakersalehi, 2007در فرا تحلیلی که در خصوص مهاجرت متخصصان انجام داده، به این نتیجه رسیده است که میتوان بهصورت عمده دلایل مهاجرت تحصیلکردگان را در دو مقوله نظریۀ بحران منزلتی و نظریه اجتماعات پژوهشی تبیین کرد. نظریۀ بحران منزلتی یک رویکرد فرهنگی- اجتماعی به مقوله مهاجرت نخبگان است. تصمیم به مهاجرت در این رویکرد محصول نوع نگاه نخبگان به شأن و منزلت اجتماعی 4خود در جامعه است که داراي دو جنبه است: جنبه عینی که به رفاه و معیشت و سبک زندگی و میزان برخورداري آنها از مواهب و مزایاي اجتماعی مربوط میشود و جنبه ذهنی و ادراکی که به برداشت نخبگان و جامعه از شأن و منزلت و جایگاه آنان بر میگردد و به این مقوله حالت نسبی میدهد. چنانچه از نظر شاخصهاي عینی، این گروه واقعاً در رفاه نباشند و منزلت و جایگاه واقعی و در خور شأن نداشته باشند و نگرش و برداشت عمومی نیز این چنین باشد، فرد نخبه ممکن است تصمیم به مهاجرت به مکانی بگیرد که فضاي عمومی اجتماعی در آن جایگاه و منزلت بالاتري براي فرهیختگان و متخصصان قایل است.
همچنین، در نظریۀ اجتماعات پژوهشی بیان میشود که دانش در یک فرایند گروهی با شکلگیري مناسبات یگانه خلق و تولید میشود. این مناسبات از آنجا که در پیوند با مجموعههاي انسانی و تکنولوژیک خاص متولد میشوند، موجب میشود اجتماعات پژوهشی قابل مشابهسازي نباشند. لذا، پژوهشگران در صورت شکل نگرفتن این مناسبات به سمت فضاها و مجامع علمی بیرون کشانده میشوند تا هویت خود را حفظ کنند و استمرار بخشند. (Zakersalehi, 2007 نراقی Naraghi 1977) در بیان نظریۀ نظام آموزشی اقتباسی، دلیل مهاجرت متخصصان از کشورهاي در حال توسعه را به تقلیدي بودن نظام آموزشی این کشورها نسبت داده است.
جدول 1 بینش لازم را در خصوص عوامل جاذبه و دافعه مربوط به تصمیم شخصی افراد درباره تحصیل در خارج از کشور ارائه میدهد. از طرفی، مسائل قومی و نژادي، بیگانگی فرهنگی و اجتماعی، تعارض ارزشها و هنجارهاي فرهنگی جوامع در عصر جهانی شدن از جمله عوامل فرهنگی مؤثر بر پدیده مهاجرت است. فاصله گرفتن دانشگاهها از اهدافی چون گسترش مرزهاي دانش و انتقال کارایی فنّی، تنظیم و تحکیم مداوم هویت فردي (احساس خویشتن یابی و احساس یگانگی با خویشتن)، تحکیم هویت اجتماعی، تحکیم احساس شهروندي، مشارکت در زندگی اجتماعی (خدمت به همنوعان) و قشربندي اجتماعی واقعیتی انکارناپذیر در محیطهاي دانشگاهی محسوب میشود که اغلب در مفاهیمی چون احساس بی قدرتی، احساس پوچی و احساس انزواي اجتماعی قابل ردیابی است. ویژگیهایی از این دست در قالب مفهوم «از خود بیگانگی« مطرح میشوند. بیگانگی احساس فردي از نا آرامی و ناراحتی است که نشاندهندة استثنا شدن یا طرد شدن فرد از مشارکت اجتماعی و فرهنگی است (,Hajda 1959) ملوین سیمن بیگانگی اجتماعی را از نظر رابطه فرد با اجتماع بررسی کرده و پنج متغیر شامل ناتوانی و بیقدرتی، پوچی (بی معنایی)، بی معیاري (بیهنجاري)، انزوا و یگانگی فرهنگی و جدایی از خویشتن را تمییز داده است (Mohseni Tabrizi, 2002).
برای بررسی تاثیر عوامل آموزشی اجتماعی و فرهنگی بر تمایل به مهاجرت دانشجویان می توان سوالات زیر را مطرح کرد:
1.آیا بین میزان رضایت دانشجویان از نظام آموزشی و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد؟
2.آیا بین میزان انطباق اجتماعی و دانشگاهی و تمایل به مهاجرت در دانشجویان رابطه وجود دارد؟
3.آیا بین میزان بیگانگی اجتماعی- فرهنگی و تمایل به مهاجرت در دانشجویان رابطه وجود دارد؟
4.متغیرهاي میزان رضایت از نظام آموزشی، انطباق اجتماعی و دانشگاهی و بیگانگی اجتماعی- فرهنگی تا چه میزان پیش بینی کننده میزان تمایل به مهاجرت هستند؟
5.آیا بین سن و میزان تمایل به مهاجرت دانشجویان رابطۀ معناداري وجود دارد؟
6.آیا بین دانشجویان زن و مرد در میزان تمایل به مهاجرت تفاوت معناداري وجود دارد؟
7.آیا بین سطح اقتصادي- اجتماعی دانشجویان با میزان تمایل به مهاجرت تفاوت معناداري وجود
دارد؟
8.آیا بین دوره تحصیلی و تمایل به مهاجرت در دانشجویان تفاوت معناداري وجود دارد؟
یافتهها
طبق پژوهشی که (رضوان کریمی، ماندانا جوانک و ابراهیم طلایی) بر تأثیر عوامل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بر تمایل به مهاجرت از کشور در دانشجویان دانشگاه تهران در فصلنامه پژوهش و برنامه ریزي در آموزش عالی (شماره ،۱۳۹۲ ،۶۹صص. ۸) داشته اند می توان پاسخ موارد بالا را با توجه به ضریب همبستگی بین رضایت از نظام آموزشی و تمایل به مهاجرت جامعه انتخاب شده از بین دانشجویان دانشگاه تهران داد. ما در اینجا تنها نتایج حاصل را میآوریم برای مشاهده جداول و تحلیل های آماری می توانید به مقاله نام برده اشاره کنید.
1. بین رضایت از نظام آموزشی و تمایل به مهاجرت رابطه عکس معناداري وجود دارد. دانشجویانی که رضایت کمتري از نظام آموزشی در دانشگاه دارند، تمایل بیشتري براي مهاجرت از کشور نشان میدهند.
2. رابطۀ معناداري بین انطباق اجتماعی و دانشگاهی و تمایل به مهاجرت وجود ندارد.
3. هر قدر احساس بیگانگی فرهنگی- اجتماعی بیشتر باشد، تمایل به مهاجرت نیز در دانشجویان بیشتر است
4. متغیر بیگانگی فرهنگی-اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر متغیر تمایل به مهاجرت دارد. پس از آن متغیر دوره تحصیلی و سپس، به ترتیب متغیرهاي سطح اقتصادي- اجتماعی، جنسیت، رضایت از نظام آموزشی و انطباق اجتماعی- فرهنگی بر تمایل بر مهاجرت مؤثرند و کمترین تأثیر را نیز متغیر جنسیت دارد.
5. بین سن و تمایل به مهاجرت رابطۀ مثبت و معناداري وجود دارد، بدین معنا که با افزایش سن تمایل به مهاجرت بیشتر میشود.
6. دانشجویان مرد بهطور معناداري تمایل بیشتري به مهاجرت دارند.
7. بین سطح اقتصادي- اجتماعی خانواده در تمایل به مهاجرت تفاوت معناداري وجود ندارد. در واقع در این پژوهش تمایل بررسی شده نه توان مهاجرت.
8. میانگین متغیر وابسته در دوره کارشناسی ۲.۱۳ در دوره کارشناسی ارشد ۲.۳۵ و دردوره کارشناسیارشد ۲.۳۷ است. یعنی بین دانشجویان دوره کارشناسی با دانشجویان دورههاي کارشناسیارشد ودکتري تفاوت وجود دارد و به نظر میرسد که دانشجویان دوره کارشناسی تمایل کمتري به مهاجرت دارند. که مجددا تاکید میشود که در این پژوهش به تمایل دانشجویان به مهاجرت پرداخته شده است.
تأثیر جو دانشگاه و نظام ارزشی
بهطورکلی دو مدل اساسی در مورد فرایند مهاجرت وجود دارد. در مدل اول مهاجرت جستجویی عقلانی و هدفدار بهمنظور یافتن مکانی برای کار یا زندگی تصور میشود. در مدل دوم مهاجرت پاسخی غیرارادی به شرایطی است که مهاجر را به نقل مکان سوق میدهد و احتمالاً حرکت او بدون درنظرگرفتن راههای دیگر است. بنابراین در نظریههای مرتبط با مهاجرت دو مدل پویا و ناپویا وجود دارد که گاهی عملاً با هم درمیآمیزند و طرحهای پژوهشی باید جنبههای مختلف هر دو مدل مهاجرت را تلفیق کند. با توجه به اینکه در این پژوهش، گرایش به مهاجرت دانشجویان در شمار هر دو مدل قرار میگیرد به بررسی چند دیدگاه مرتبط با این دو مدل میپردازیم:
-1ديدگاه اجتماعي، فرهنگي: براساس این دیدگاه، مهاجرت برای دوریجستن از شرایط و اوضاع و احوال تهدیدکنندة حیات انسانی انجام میگیرد. همچنین بنابر نظریة «محرومیت نسبی» وقتی وضعیت اجتماعی موجود نتواند نیازهای فرد را در حداقل مقدار برآورده کند، افراد فکر مهاجرت به مکانهای دیگر را دارند که شرایط بهتری برای رفع محرومیت آنان مهیا کند.
-2نظرية نظام آموزشي اقتباسي: براساس این تئوری، نخستین علت فرار مغزها از کشورهای در حال رشد، به نظام آموزشی آنان ارتباط دارد که به تقلید از الگوهای آموزشی کشورهای اروپایی به وجود آمده است. چنین تقلیدی باعث میشود که توجه جوانان این کشور به کشورهایی معطوف میگردد که بهوجود آورندة این نظام آموزشی بودهاند. در تأثیر جو دانشگاه و نظام ارزشی بر گرایش به مهاجرت دانشجویان از کشور
گسترش آموزش دانش نامناسب با کپی برداری از کشورهای توسعه یافته که سبب تخصیص نادرست منابع در امر آموزش میشود. امکانات آموزشی با کیفیت پایین و دسترسی نداشتن به امکانات پیشرفتة تحقیقاتی را از جمله مهمترین عوامل در توجیه مهاجرت دانشجویان کشورهای جهان سوم بیان کردهاند.
-3ديدگاه تینتو: طرح اصلی مدل تینتو این است که دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه صفاتی دارند که با سازگاری آنها با نظام دانشگاه در تقابل است. تینتو فرض کرده است که تعاملات دانشجو در دانشگاه ممکن است به تجارب مثبت که افزایش دهندة مقاصد و تعهدات به مؤسسه است، یا تجارب منفی که ضعیفکنندة مقاصد و تعهدات به مؤسسه است، منجر شود. اگر تجارب دانشجو در نظام دانشگاهی مثبت باشد، به تقویت اهداف و تعهدات و بنابراین، تقویت تصمیم دانشجو برای ماندن در مؤسسه میانجامد و اگر تجارب دانشجو در نظام دانشگاهی بیشتر منفی باشد، تعهدات و اهداف دانشجو ضعیف میشود و احتمال کمتری برای باقیماندن دانشجو در نظام وجود دارد.
فرضیهها
1. در بین دانشجویان دانشگاه، گرایشهای گوناگونی به مهاجرت وجود دارد.
2. بین جو دانشگاه (ارتباطی، مشارکت، دانشجومحوری و معنویت) و گرایش دانشجویان به مهاجرت رابطه وجود دارد.
3. بین ارزش دانشجویان (محافظهکاری، توجه به ماورای خود، آمادگی برای تغییر و توجه به خود) و گرایش آنان به مهاجرت رابطه وجود دارد.
یافتهها
در این بخش طبق پژوهشی که (رضوان کریمی، ماندانا جوانک و ابراهیم طلایی) بر تأثیر عوامل جو و نظام آموزشی بر تمایل به مهاجرت از کشور در دانشجویان دانشگاه سمنان در مسائل اجتماعي ايران(سال هشتم، شمارة ،۲پايیز و زمستان، ۱۳۹۶صص۱) داشتهاند. نتایج بهدست آمده از وضعیت جمعیت شناختی پاسخگویان نشان داد که ۵۴.۲ درصد آنها زن و همچنین ۸۹.۸ درصد مجرد بودند که در این میان ۴۶.۸ درصد زیر ۲۰ سال سن داشتند. همچنین سطح تحصیلات ۵۲.۱ درصد دانشجویان کارشناسی بود.
فرضیة اول: در بین دانشجويان دانشگاه گرايشهای گوناگوني به مهاجرت وجود دارد.
بهمنظور بررسی این فرضیه گرایش دانشجویان به مهاجرت در سه سطح (کم، متوسط و زیاد) از آمارهای توصیفی (فراوانی و درصد) استفاده شده است؛ برای تحلیل تفاوتهای فراوانی از آزمون کای اسکوئر تک متغیره (نکوئی برازش) استفاده شد که نتایج آن حکایت از وجود تفاوت در مقولات بود(X2=102/01 ،p<0/001) به بیان دیگر اکثر افراد گرایش متوسطی برای مهاجرت اعلام کردند.
فرضیة دوم: بین ابعاد جو دانشگاه و گرايش دانشجويان به مهاجرت رابطه وجود دارد.
بین جو ارتباطی، مشارکتی، دانشجو محوری و جو معنویت با گرایش به مهاجرت همگی همبستگی منفی وجود دارد که از بین این ابعاد بیشترین ارتباط مربوط به جو دانشجومحوری( r= -0/621 ،p<0/001) و کمترین ارتباط مربوط به جو معنویت r= -0/125) ،(p<0/001 میباشد.
همة ابعاد جو دانشگاه بهترتیب مؤلفههای جو دانشجومحور، مشارکتی، ارتباطی و معنویت در سطح خطای کوچکتر از 0/05 قدرت پیشبینی کنندگی معناداری برای گرایش به مهاجرت دانشجویان را دارا هستند.
فرضیة سوم: بین ابعاد نظام ارزشي دانشجويان و گرايش آنان به مهاجرت رابطه وجود دارد.
همبستگی بین بُعد ارزش محافظهکاری و گرایش به مهاجرت منفی و معنادار (r= -0/616 ،p<0/001) و دیگر ابعاد نظام ارزشی با گرایش به مهاجرت رابطه مثبت دارند.
گزارش میدانی
به گزارش ایسنا، در ادامه بررسی دلایل افت ریاضیات توسط استادان ریاضی کشورمان و شرح آنچه که طی سالیان اخیر بر ریاضیات ایران گذشته، تصمیم گرفتیم از دریچه نگاه دانشجویان ریاضی دانشگاه تهران، شرایط فعلی ریاضیات را بنگریم. در قرائتخانه دانشکده ریاضی یکی از دانشجویان که بقیه میگویند معدل خوبی دارد و اصطلاحاً "رنک" است، میگوید: من در ایران هیچ جایگاه شغلیای برای خود نمیبینم. نظام آموزشی ایران همه تمرکز خود را بر روی رشتههای فنی و مهندسی گذاشته و به علوم پایه اهمیتی نمیدهد؛ همین بیتوجهی باعث شده که رشته ریاضی عموماً خروجی خوبی نداشته باشد. من و بیشتر همکلاسیهایم به مهاجرت فکر میکنیم.۹۰ درصد دانشجویان انگیزه ندارند، دلیل این بیانگیزگی هم این است که بیشتر دانشجویان از ابتدا به ریاضیات علاقهمند نبودند و صرفاً برای تحصیل در دانشگاه تهران این رشته را انتخاب کردهاند. اما همکلاسی دیگرش میگوید اتفاقاً بچهها سرشار از انگیزهاند، ولی انگیزه ادامه تحصیل در خارج از کشور. این دانشجوی ترم سه ریاضی میگوید: سطح علمی اغلب دانشجویان خوب است و از روی علاقه این رشته را انتخاب کردهاند، اما جایگاه شغلی مناسبی برای خود نمیبینند و همین باعث شده تمایل به اپلای بیشتر شود.
وی ادامه میدهد: من دانشجویی میشناسم که ترم سوم است، اما دروس ترم هفت را هم بلد است؛ این یعنی سطح علمی خوب است. استادان هم برای دانشجویان وقت میگذارند، ما برنامهای با نام "عصرانههای ریاضی" داریم که در آنها استادان میآیند و درباره برخی از موضوعات مرتبط با ریاضیات صحبت میکنند.
در ادامه گفتوگو با دانشجویان ریاضی دانشگاه تهران، یکی از دانشجویانی که در ترم پنج تحصیل میکند، مقصر بیانگیزگی دانشجویان را استادان میداند.
وی سپس تجربه خود از ورود به رشته ریاضی را بازگو میکند و میافزاید: با علاقه به این رشته وارد شدم، ولی شرایط دانشگاه باعث شده علاقه و انگیزهام برای ادامه ریاضیات از بین برود؛ مثلا اگر نمرهام در درسی ۱۸ بوده، استاد نمره ۱۲ به من داده.
این دانشجو میگوید اغلب استادان با"پارتیبازی" وارد دانشگاه شدهاند و شرایطی را ایجاد کردهاند که دانشجو بیانگیزه شود.
وقتی از او درباره جایگاه شغلی که برای خود پیشبینی میکند، پرسیدیم، گفت: الان برنامهنویس هستم، ولی اینگونه نیست که تصور کنید در حوزه ریاضیات نمیتوان کار کرد. در ایران به جز تدریس میتوان در شرکتهای بزرگ به عنوان ریاضیدان مشغول به کار شد؛ چراکه بعضی شرکتها برای رمزنگاری یا مدلسازی به ریاضیدان نیاز دارند؛ البته استخدام ریاضیدانها در شرکتها و کارخانهها کمتر اتفاق میافتد، زیرا صنعت در ایران ضعیف است.
این دانشجو در ادامه صحبتهایش به تفاوت اهمیت علوم پایه در ایران و کشورهای پیشرفته اشاره کرد و گفت: در ایران بیشتر مهندس پرورش میدهند، اما در کشورهای پیشرفته روی علوم پایه سرمایهگذاری میکنند و مهندسهای خود را از کشورهایی مانند ایران جذب میکنند؛ همین سرمایهگذاری نکردن روی علوم پایه باعث شده استادان بیسواد وارد دانشگاهها شوند، درنتیجه انگیزه دانشجویان کاهش مییابد، درسها را یاد نمیگیرند و در ادامه ریاضیات رشد نمیکند.
یکی دیگر از دانشجویان کارشناسی میگوید یافتن شغل مناسب مهمترین دغدغهاش به عنوان یک دانشجوی ریاضی است. این دانشجو به موج تمایل دانشجویان ریاضی به مهاجرت اشاره میکند و میگوید: ریاضی رشتهای است که برای استفاده از آن باید برخی زیرساختها فراهم باشد. این زیرساختها در حال حاضر در کشورهای پیشرفته وجود دارد، مثلا سیستمهای بانکی آنها بر علم ریاضیات مالی استوار است یا مراکز تحقیقاتی گستردهای برای پژوهش ریاضیدانان وجود دارد، اما در ایران چنین نیست؛ به همین دلیل دانشجویان به مهاجرت فکر میکنند.
همچنین دانشجوی دیگری آینده شغلی نامطمئن را دلیل کاهش انگیزه دانشجویان ریاضی معرفی میکند و میگوید: من نمیتوانم جایگاه شغلی برای خود در ایران تعریف کنم، برخی همکلاسیهایم که ریاضیات را به طور تخصصی مطالعه میکنند، در حال مهاجرت هستند. از آنجایی که مبحث الگوریتمها به ریاضیات مرتبط است، اگر دانشجویان ریاضی میخواهند در ایران مشغول به کار شوند، بهتر است برنامهنویسی بلد باشند.
واضح است که دغدغه یافتن شغل مرتبط با رشته تحصیلی از مهمترین اولویتهای اغلب دانشجویان است. به نظر میرسد بنا بر نظر دانشجویان ایجاد رشتههای تحصیلی بدون وجود پشتوانه شغلی مطمئن و جذب تعداد بالای دانشجو در هر سال در این رشتهها عامل مهمی در بیانگیزگی این قشر تاثیرگذار و در نتیجه «فرار مغزها» میشود و در حال حاضر لزوم اهمیت دادن مسئولان مرتبط به خواستههای شغلی دانشجویان و دانشآموختگان ریاضی بیش از پیش حس میشود.
منابع
1. رضا شهرياریپور، علياکبر امین بیدختي، محمدعلي محمدیفر، کورش کیاني - تأثیر جو دانشگاه و نظام ارزشی بر گرایش دانشجویان به مهاجرت از کشور (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه سمنان) - مسائل اجتماعي ايران، سال هشتم، شمارة ،۲پايیز و زمستان ،۱۳۹۶ص ۱
2. رضوان حکیم زاده ،1ابراهیم طلایی 2و ماندانا جوانک - تأثیر عوامل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بر تما به لی مهاجرت از کشور در دانشجویان دانشگاه تهران - فصلنامه پژوهش و برنامه ریزي در آموزش عالی، شماره ،۱۳۹۲ ،۶۹صص. ۸۱-۱۰
3. حيدر جانعليزاده چوببستی، اكبر عليوردی نیا، شيوا پورقاضی - بررسی جامعه شناختی تمایل به برون کوچی نخبگان علمی - راهبرد فرهنگ/ شماره بيست و پنجم/ بهار ۱۳۹۳ صفحه (۱۵۳-۱۷۸)
4. www.isna.ir - موج تمایل دانشجویان ریاضی به مهاجرت/سرمایهگذاری کشورهای پیشرفته بر روی علوم پایه